خاطرات یک پروانه ی گم شده

با هر نوشته، پیرتر می‌شویم

خاطرات یک پروانه ی گم شده

با هر نوشته، پیرتر می‌شویم

ر





بر سرم

چتر گرفت؛

به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران



 

-مژگان عباسلو 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
علی جمعه 11 تیر 1389 ساعت 01:38 ق.ظ http://bayan.blogfa.com

موفق باشی
قالب قشنگی داری.

ممنونم
تو هم موفق باشی

ناشناس جمعه 11 تیر 1389 ساعت 11:38 ب.ظ

گاهی ...
نه همیشه این کوتاه گویی های بلند معنی تو دوست دارم .
و چه لذت بخشه دیدن آرامش این دخترک مو خرمایی .

اوهوم..آرومه ...خیلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد