خاطرات یک پروانه ی گم شده
با هر نوشته، پیرتر میشویمخاطرات یک پروانه ی گم شده
با هر نوشته، پیرتر میشویمپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مرداد 1394 1
- دی 1390 1
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 1
- اردیبهشت 1390 1
- فروردین 1390 2
- اسفند 1389 6
- بهمن 1389 6
- دی 1389 2
- آذر 1389 3
- آبان 1389 2
- مهر 1389 4
- شهریور 1389 3
- مرداد 1389 8
- تیر 1389 10
آمار : 51353 بازدید
Powered by Blogsky
ن مثل نگاه ِ تو...
ملالی نیست
برگی افتاده بود
جای دیگری افتاده بود
و من صدای افتادنش را
صدای جدا شدنش را از شاخه
چرخیدنش را و پیچ و تابِ آرام آرام آمدنش را
و صدایِ نشستنش را ، بر سطح درخشانِ آسفالتی ،پیاده رو خیابانی ، ...
شنیده بودم
ندانستم از کدام شاخه یِ کدام درخت
در کجا روییده بود و
بر کجا فرود آمده بود
اینچنین درخشان و اینچنین پرعشوه
همین است ، فقط همین
و ملالی نیست
برگی ، جایی ، افتاد
و زندگی من گذشت در ، یافتنِ درخت
و در ، دریافتنِ برگ و درخت
همین بود ، فقط ، همین
و ملالی نیست دیگر
جز دوریِ شما
کامران بزرگ نیا
نیلوفر
چهارشنبه 3 شهریور 1389 ساعت 04:53 ب.ظ
زیبا بود عزیزم
به منم سر بزن!
نظرم بذار!اگه موافق باشی تبادل لینک هم بکنیم
منتظرتم
ازخواندن شعرهای لطیف وزیبایی وبلاگت لذت بردم.به منهم سربزن
به راستی ما دیوانگان درخت را بزرگ خویش قرار داده ایم.
وااااااااااااااااای چقدر خوشحالم برگشتی
اصلا نمیدونستم اومدی
>:D<
:) مرسی عزیزم:*
سلام نیلوفر جان
فیلمارو انتخاب کردی؟
البته همشونم میتونی داشته باشی.
بهزاد جان من ای میلی دریافت نکردم متاسفانه..اگر میل کرده بودی لطفا دوباره میل کن.
سلام
نیلوفر جان من میل کردم
اینکه اینجا گفتم واسه اینه فکر کردم شاید دوباره نیاد.
ممنونم بهزاد جان.دیدم میلتو.ممنونم از لطفت.
سلام
خوب...
چطور بود؟
می خوای داشته باشی؟
البته بازم هست ولی دست دوستامه.
سلام ممنون دوست من
نه همونا خوبه..تا فیلماش رو پیدا کنم و ببینم فعلا مشغولشونم;)
ممنونم
سلام نیلوفر جان
توی خیابون ولیعصر نبش خیابون دمشق یه مغازه هست بری کاملآ مشخصه اونجا میتونی اینارو و خیلی فیلمایه دیگه رو گیر بیاری اگر چیزایو که می خوای گیر نیاوردی من جاهایه دیگه رو بهت معرفی میکنم.
البته اگه خواستی هزینه نکنی من می تونم در اختیارت بذارم ولی خوب اونی که خودت می گیری یه مزه ی دیگه داره ولی می تونی رو من حساب کنی.
سلام..ممنونم بهزاد جان بابت لطفت
سلام...فوقالعاده زیبا بود....شعر قشنگی انتخاب کرده بودید......امشب براتون دعا کردم...دعا کردم که به چنان آرامشی در زندگیت برسی که ملالی نباشد دیگر............نمیدونم که چرا ناخوداگاه وقت دعا و وقت زاری ..وقتی که دستهایم رو به آسمان بود شما هم به خاطرم آمدی و برایت دعا کردم......روسیاهم پیشش...اما به خاطر شما هم شده دعایم مستجاب میشود....
ممنونم آقای قاضی:)
خوشحالم که برام دعا کردین.ایشالا همه ی دعاهاتون مستجاب بشه:)